بند4- آثارتعریف وامتیازات
الف- حقوق وامتیازات انسانی :درنظام حقوقی، بااعتراف به استعدادهای طبیعی وقابلّیت افراد انسانی وبا اتّخاذ تدابیرلازم برای برخوردارساختن این افراد ازامکانات ضروری برای زندگی شایسته، شناسایی ووضع قواعد مربوط به حقوق وامتیازات انسان وسامان دهی آن به ترتیب ذیل مورد توجّه است.
ب-حقّ حاکمیّت انسان برامور خویش
این حقّ، همانگونه که قبلاً به آن شاره شد، عبارت از ابتکاری عمل انسان در بکارانداختن استعدادهای خویش، بدون ضرورت دخالت دیگری،خصوصاً دولت،می باشد. دراین صورت، فرد عیناً آنچه را که اراده کند می تواند انجام دهد، فکرکند، آنچه را که می خواهد ابزار نماید وباهرکه می خواهد گرد هم آید، بدون آنکه نیازی به دخالت دیگرباشد.
این نوع حقّ،ازنظرذاتی، برای هریم ازافراد، همانگونه که درتعریف سیاسی بدان اشاره شد،موصوف به «آزادی- استقلال» است وبرای دیگرافراد وجامعه، باالزام به تضمین عدم مداخله نسبت به آن،لازم الاحترام می شود.امّا،درعمل، این تجربه همواره وجود داشته است که هم افراد وهم دولت، بامداخلات ناروا وتجاوزات خود،حقّ مذکور را مخدوش ساخته اند. دراین دوصورت ازیک سو،حقّی به نام «حقّ دادخواهی» درمقابل تجاوزات فردی وازسوی دیگر،حقّ دیگری به نام «آزادی- مقاومت» درمقابله باتجاوزات دولت جلوه منطقی به خود می گیرد.
درمورد «آزادی – مقاومت» درمقابل حکومت، چنین ادّعا می شود که این اصطلاح تا حدودی کهنه شده است، زیرا، باوجود نظام های مردمسالاری،دیگرمانند گذشته نمی توان دولت را به منزله دشمن تلقّی نمود تا درمقابل آن مقاومت بشود.البتّه،درزمان حاضر نیز جامعه بشری شاهد مبارزات مردمی برای احیای حقوق تضییع شده خود درمقابل حکومت های اقتدارگرا می باشد.
ج- حقّ برخورداری انسان ازامکانات زندگی
باوجود تأکید براستقلال فردی وحقّ آزادی درحاکمیّت برامورخویش، باید توجّه داشت که نیازهای انسان بسیارفراوان است؛ به ترتیبی که هیچکس قادر نیست به تنهایی آنها را برآورده کند. درزندگی اجتماعی، تأمین همه نیازها ازطریق همکاری متقابل ومبادله استعداد های فعال درروابط فردی واجتماعی میسّراست. ازطرف دیگر،تأمین پاره ای ازنیازها فراترازامکانات ناشی ازمبادله استعدادها ونیازمند نهادهای توانمند اجتماعی است که حکومت،درمقابل مسؤول ومتصدّی این نهادها، اینگونه نیازها را برآورده می کند.استحقاق افراد به تأمین این نیازها اصطلاحاً«حقّ- مطالبات» نامیده می شود.بااین فرض،برعکس فرض اوّل(آزادی- استقلال وعدم مداخله) دقیقاً مداخله دولت، به نمایندگی ازطرف جامعه،ضروری می شود. حقّ برتأمین معاش، حقّ حدّ اقل درآمد، تأمین اجتماعی یا امکانات آموزشی ازجمله این حقوق به شمارمی رود.
د- ساختارحقوقی حقوق وامتیازات انسان
دردوفرض منطقی عدم مداخله، دربرخورداری افراد ازحقوق وآزادی ها، این مطلب قابل طرح است که جامعه برای تسهیل حاکمیّت افراد براعمال خویش، ناگزیر ارمداخله خواهد بود. زیرا مثلاً، این جامعه است که باتحول پاسپورت امکان مسافرت افراد را فراهم می نماید، گواهی ثبت تشکیل یک سند وتشکّل های سیاسی را برای دفاع ازحقوق وحیثیّت انسان ها صادر می کند وامکانات عمومی را برای ترخورداری ازحقوق مستقل دراختیارشهروندان قرارمی دهد.امّا مداخله جامعه صرفاً درجهت تسهیل وایجاد نظم برای برخورداری ازاین آزادی هاست.
بااین اوصاف، می توان پنداشت که بین حقوق انسان درحاکمیّت براعمال خویش و حقّ – مطالبات اوتحت عنوان مشترک آزادی های عمومی ساختار حقوقی مشترکی اینجاد شود که براساس آن، نقش دولت نسبت به مورد اوّل فرعی ونسبت به مورد دوم اصلی واساسی خواهد بود.امّا،باید توجّه داشت که درهم آمیختن حقوق مذکور دریم مفهوم می تواند دولت را برحقّ مسلّم افراد درحاکمیّت راعمال خویش مسلّط نماید.
بند5- تضمین حقوقی حقوق بشر
بااعتراف به حقوق یادشده انسانی، قواعد حقوقی همزمان درمقابل تبیین وتضمین حقوق بشر خواهد بود.
بند6- قواعدحقوقی تبیین کننده حقوق بشر
حقوق موضوعه همراه باشناسایی حقوق وآزادی های انسانی، به صورت قواعدی متظاهر می شود که ایجاد حق وتکلیف می کند. ابتکارعمل تدوین این قواعد نوعاً باقانونگذاراست که بدین وسیله، راه را بردخالت دولت وافراد به این حقوق می بندد. امّا،این اقدام کافی به نظرنمی رسد؛ زیرا،ممکن است قانونگذار خود، دروضع قواعد،عرصه را برحقوق وآزادی های مشروع تنگ کند.برای رفع هرگونه اشکال احتمالی، درنظام های مردمی ،ابتکارعمل تضمین هرچه بیشترحقوق وآزادی ها، به قانونگذاراساسی سپرده می شود؛بدین ومعنا که برتری قانون اساسی برمجموعه زمامداران ونهادهای سیاسی انتصابی وانتخابی، موجب برتری اصول حقوق بشرنیزخواهدبود.بدین ترتیب، حتّی قانونگذار، باادّعای نمایندگی مردم وبامطرح کردن عناوینی همچون نظم وامنیّت، حقّ تعرّض به این حقوق برتررانخواهد داشت.
بند7- نظام حقوقی تضمین کننده حقوق بشر
نقطه بارز نظام حقوقی حقوق بشر انجاد تدابیر حمایتی استحکام بخشی است که می تواند درقلمروبین المللی وداخلی قابل اعمال باشد.
الف- قلمروبین المللی :درقلمروبین المللی ، حمایت های بین الدّولی هنجاری(منشورجهانی حقوق بشر) ونظارتی(کمیسیون ها وکمیته های حقوق بشر) ومستقل (همچون عفوبین المللی) مجموعاً می تواند گامی مؤثّری برای توسعه وتضمین حقوق بشرباشد.
ب- قلمرو داخلی :درقلمرو داخلی نیز، تضمیناتی همچون مسؤولیت رائس جمهورها برای اجرای قوانین اساسی کشورها،سوگند آنان برای تضمین حقوق ملّت شان وهمچنین درداخل پشتبانی ازحقوق فردی واحیای حقوق عامّه وگسترش عدل وآزادی های مشروع(آزادی مطبوعات،تأمین اجتماعی، امنیّت قضائی)حمایت های صورت می گیرد.
نتیجه گیری
باتوجه به مباحث فوق می توان چنین نتیجه گرفت درتمامی تعاریف فوق یک سری حقوق وامتیازاتی مدنظراست که جزء لاینفک شخصیت انسانی را تشکیل میدهد.
هدف ازتعریف شناساندن حقوق انسان برای برقراری وصلح امنیت جهانی کمکی کرده باشند وباعدالت همگامی کنند.
درهمه تعاریف : تعریف فلسفی حقوق بشر، هستی شناختی حقوق بشر،جامعه شناسی حقوق بشر،سیاسی حقوق بشر،اعلامیه جهانی ازحقوق بشر،حقوق بشر دررویکرد دینی ، حقوقی حقوق بشر یک چیزی مشترک همه آنهااست فکرجهانی وشمولیت همه افراد بشرخواهد بود درتعاریف یادشده دنبال، رشد وتعالی ،کمال انسانی هستند.
درهمه تعاریف مذکورانسان موضوع تعریف قرارگرفته است.همچنان دوستدارعدالت اند وازبی نظمی وضایع شدن حقوق انسان اعلام بیزاری می کنند.
ناگفته نماندکه برای رسیدن به یک تعریف واحد همه جانبه نیاز به فرهنگ سازی واندیشه سازی وخلق جهان بینی واحد نیازاست.
منابع
1- روم، آیه 30.
2- الحسینی الجرجانی الحنفی،علی بن محمدبن علی،التعریفات،القاهره،چاپ اول،2007
3- منطق مظفر،
4- کاتوزیان، ناصر، مقدمۀ علم حقوق ومطالعات در نظام حقوقی ایران ، تهران: انتشارات1374
5- انصاری، مسعود، طاهری، محمدعلی، دانش نامۀحقوق خصوصی، ج اول، تهران، جنگل، جاودانه 1388.
6- هاشمی، سید محمد، حقوق بشر وآزادیهای اساسی، تهران، نشرمیزان،1384
7- محمد حبیبی، مبانی نظری حقوق بشر،مجموعه مقالا دومین همایش بین المللی حقوق بشر، قم،دانشگاه مفید،مرکز مطالعات حقوق بشر،1384
8- مهدی ابوسعیدی، حقوق بشر وسیر تکاملی آن در تاریخ غرب،تهران انتشارات آسیا،چاپ دوم،1345
9- ــــــــــــــــــــــــ ، حقوق بشر وسیر تکاملی آن در تاریخ غرب،تهران انتشارات آسیا،چاپ دوم،1345
10-عمید زنجانی، عباسعلی،مبانی حقوق بشر دراسلام ودنیای معاصر،تهران،مجد،1388
11-اعلامیه جهانی حقوق بشر، مقدمه
12-سلیمی،عبدالحکیم،درس نامه حقوق بشرازدیدگاه اسلام،قم، مرکز بین المللی ترجمه ونشرالمصطفی(ص)،1392
13-ــــــــــــــــــــــــــ،درس نامه حقوق بشرازدیدگاه اسلام،قم، مرکز بین المللی ترجمه ونشرالمصطفی(ص)،1392
14-هاشمی،سیدمحمّد، حقوق بشر،تهران نشرمیزان ،1384
-[3]کاتوزیان، ناصر، مقدمۀ علم حقوق ومطالعات در نظام حقوقی ایران، ص250
3-هاشمی، سید محمد، حقوق بشر وآزادیهای اساسی، ج2، ص12،.
نظرات شما عزیزان: